امان از آرین
شب عمه آمد عید دیدنی دروقی گفتم عمه شما که دیر کردی مامانم گفت
من از فامیل بابات متنفری یم که دیر میکنندوخت رفتن هم گفتم زحمت کشیدید
آمدید نشستید ما از شما پزیراهی کردیممامان و بابا با من قهر کردند
زنگ زدم عمه و مذرت خواستمخوب میخاستم بخندیم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی